کد مطلب:36652 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:60

دموکراسی فرزند این ارزش اخلاقی است: آنچه بر خود ...











این نكته كه آدمی برای خود همان چیزی را بپسندد كه برای دیگران می پسندد از ارزشهای اخلاقی بسیار كهن است. این نظریه در سیستم های حقوقی و سیاسی بسیار اهمیت دارد. آنچه امروز به نام فرصتهای مساوی برای شهروندان می شناسیم از فرزندان همین اصل و نظایر آن است. از نظر اخلاقی نیز كسانی كه همچون اشاعره برای حسن و قبح اخلاقی مبنایی ذاتی قائل نیستند و می خواهند اخلاق را به

[صفحه 180]

روان شناسی و جامعه شناسی برگردانند، بهترین گریزگاهشان همین اصل است. آنان معتقدند كه آنچه به نام نظام اخلاقی در جامعه جاری است از همین اصل پیروی می كند. در حقیقت یكی از بهترین شیوه های همعنان كردن منافع خود با منافع جمع، عمل كردن بر وفق این میزان است. حتی اگر به نیك و بد بودن ذاتی افعال فتوا ندهیم. یعنی لازم نیست به كسی بگوییم دروغ نگو چون دروغگویی ذاتا بد است. كافی است بگوییم اگر نمی خواهی به تو دروغ بگویند (یا ظلم كنند یا حیله كنند یا اجحاف كنند...) تو هم با دیگران چنین مكن. این استفاده از احساس و عاطفه آدمیان است به جای استفاده از عقلشان در داوریهای پیچیده ی اخلاقی. سعدی در بیان همین اصل می گوید:


من شنیدم ز پیر دانشمند
تو هم از من به یاد دار این پند


آنچه بر نفس خویش نپسندی
نیز بر نفس دیگری مپسند


یكی از نمونه ها در مناقشات میان اشاعره و معتزله این بود كه فرض كنید، كسی در آب افتاده و نزدیك به هلاكت است، كسی هم در آنجا نیست كه نجات دهنده را مدح كند، یا پاداشی بدهد. اما شما دل به دریا می زنید و سعی می كنید غریق را نجات دهید. معتزله می گفتند شما این عمل را به خاطر نیكی ذاتی عمل نجات و دستگیری انجام می دهید، بنابراین نیكی و بدی ذاتی است. اما در مقابل، اشاعره می گفتند كه دلیل نجات دادن شخص دیگر در آن شرایط این است كه آدمی خود را جای آن غریق می گذارد و چون دوست دارد كه دیگری هم او را از چنان وضعیتی نجات دهد، دست به چنین فداكاری می زند، نه اینكه به حسن ذاتی آن عمل بیندیشد.

[صفحه 181]


صفحه 180، 181.